قمر
قَمَر در اخترشناسی به جسمی آسمانی گفته میشود که دور یک جسم آسمانی بزرگتر بگردد. با اینکه واژه «قمر» وامواژهای از زبان عربی است، لازم است برای جلوگیری از ابهام، از «قمر» به جای «ماه» استفاده شود، زیرا «ماه» اختصاصاً برای نام بردن از قمرِ مختص به زمین استفاده میشود؛ همچنین واژهٔ «ماه» معنای دیگری هم در بخشبندی سال دارد. در بسیاری از زبانهای اروپایی از عبارتی مترادف با «ماهوارهٔ طبیعی» برای اشاره به قمر و از عبارتی مترادف با «ماه» برای اشاره به ماه گاهشماری استفاده میشود.
قمرها را میتوان به دو دستهٔ طبیعی و مصنوعی تقسیمبندی کرد:
بیشتر سیارههای منظومهٔ خورشیدی، یک یا چند قمر دارند. بیشترین تعداد قمرها در منظومهٔ خورشیدی متعلق به سیارههای گازی است. مریخ دو قمر به نامهای فوبوس و دیموس دارد. گانمید از اقمار مشتری و بزرگترین قمر منظومهٔ خورشیدی است. مهمترین قمرهای منظومهٔ خورشیدی عبارتند از ماه (قمر زمین)، قمرهای گالیلهای (قمرهای مشتری)، تیتان (قمر زحل) و تریتون (قمر نپتون).
منظومه شمسی
منظومهٔ شمسی، منظومهٔ خورشیدی یا سامانهٔ خورشیدی منظومهای دربرگیرندهٔ یک ستاره به نام خورشید و شماری اجرام آسمانی دیگر است که در مدارهایی مستقیم یا غیرمستقیم پیرامون آن میگردند.
منظومهٔ خورشیدی از انفجار یک اَبَرنواَختر و فروریزش یک اَبرِ ملکولی چرخان پدید آمد و هویت آن در دوران رنسانس (نوزایش) و با مشاهدات افرادی از جمله گالیلئو گالیله دوباره مطرح و شواهد انکارناپذیر آن بر پایهٔ محاسبات او ارائهشد. این منظومه در بازوی شکارچی، کهکشان راه شیری واقعشده و ۲۶٬۰۰۰ سال نوری از مرکز کهکشانی فاصله، و در کنارهٔ کهکشان قرار دارد. خورشید بیش از ۹۹٫۸ درصد جرم منظومهٔ خورشیدی را تشکیل میدهد و سرچشمهٔ انرژی بسیار از جمله گرما و نور است. این ستاره یک ستارهٔ نوع جی رشتهٔ اصلی و عضوی از تودهٔ ستارگان نخستین است. مانایی منظومهٔ خورشیدی به مانایی خورشید وابسته است.
منظومهٔ خورشیدی دارای هشت سیاره (عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس و نپتون) و پنج سیارهٔ کوتولهٔ تاکنون شناختهشده (سرس، پلوتون، هائومیا، ماکیماکی و اریس) است. چهار سیارهٔ نخست، سیارههای درونی یا زمینسان هستند و بیشتر از سنگ ساخته شدهاند و از چهار سیارهٔ دیگر یا سیارههای بیرونی، مشتری و زحل غولهای گازی هستند و بیشتر از گازهای هیدروژن و هلیوم ساخته شدهاند و اورانوس و نپتون غولهای یخی هستند. افزونبر این اجرام، منظومهٔ خورشیدی دربرگیرندهٔ اجرام دیگری از جمله ماهها، سیارکها، شهابوارهها، شهابها، شهابسنگها و دنبالهدارهاست. منظومهٔ خورشیدی همچنین دارای مناطق خاصی از جمله کمربند سیارکها، کمربند کویپر و دیسک پراکنده (منظومهٔ خورشیدی) است.
مادهای رقیق و نافشرده (با چگالی بسیار کم) بهنام محیط میانسیارهای در فاصلهٔ میان سیارات و اجسام دیگر وجود دارد. اجزای سازندهٔ محیط میانسیارهای را هیدروژن خنثی و غیر یونیزهشده، گاز پلاسما، پرتوهای کیهانی و ذرات گرد و غبار تشکیل میدهند. در واقع این پنداشت که فضا یک خلأ کامل است، نادرست است و مواد محیط میانسیارهای در فضا وجود دارد. سدنا ۹۰۳۷۷ دورترین جسم کشفشده در منظومهٔ خورشیدی است که اوج آن ۱٬۰۰۰ واحد نجومی است و تناوب مداری آن ۱۰٬۵۰۰ سال به طول میانجامد. ابری کرویشکل و بزرگ به نام ابر اورت منظومهٔ خورشیدی را دربرگرفته که دامنهٔ آن از ۲٬۰۰۰ تا ۵٬۰۰۰ واحد نجومی دورتر از خورشید آغاز میشود و به گستردگی ۵۰٬۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ واحد نجومی دورتر از خورشید ادامه مییابد. گسترش مرزهای منظومهٔ خورشیدی تا جاییاست که دیگر تحت تأثیر خورشید (نفوذ نور خورشید، گرانش خورشیدی، میدان مغناطیسی خورشید و بادهای خورشیدی) نیست. هلیوپاز مرز میان محیط میانسیارهای و فضای میانستارهای است. هلیوپاز به عنوان مرز بیرونی منظومهٔ خورشیدی در نظر گرفته شده و برآورد میشود که میان ۱۱۰ تا ۱۷۰ واحد نجومی از خورشید دورتر است.
صورت فلکی
صورتِ فلکی یا هماختران (به انگلیسی: constellation)، گردایهای از ستارهها است که از دیدگاه زمینی به شکل ویژهای مانندسازی و نامگذاری شدهاست. در واقعیت سه بعدی، ستارگان یک پیکر آسمانی لزوماً به هم نزدیک نیستند و پیوندی به هم ندارند. قرار دادن آنها در یک مجموعه تنها بهخاطر نزدیکی ظاهری از دیدگاه زمینی است. دستهبندی ظاهری ستارگان به صورت پیکرهای آسمانی از دید نشانیدهی و ساختن نقشههای آسانفهمِ آسمان سودمند است.
کهکشان راه شیری
کهکشانِ راهِ شیری کهکشانی است که منظومهٔ خورشیدی در آن قرار دارد. این کهکشان در آسمانی صاف و تاریک و به دور از آلودگی نوری، به صورت نوار شیری رنگی در پهنهٔ آسمان دیده میشود. این نوار در واقع از میلیاردها ستاره تشکیل شدهاست که چشم (غیرمسلح) قادر به تفکیک آنها نیست. به احتمال زیاد راه شیری کهکشانی از نوع مارپیچی است. کرهٔ زمین به عنوان عضوی از منظومهٔ خورشیدی، در یکی از بازوهای مارپیچی آن قرار دارد.کهکشانِ راهِ شیری کهکشانی است که منظومهٔ خورشیدی در آن قرار دارد. این کهکشان در آسمانی صاف و تاریک و به دور از آلودگی نوری، به صورت نوار شیری رنگی در پهنهٔ آسمان دیده میشود. این نوار در واقع از میلیاردها ستاره تشکیل شدهاست که چشم (غیرمسلح) قادر به تفکیک آنها نیست. به احتمال زیاد راه شیری کهکشانی از نوع مارپیچی است. کرهٔ زمین به عنوان عضوی از منظومهٔ خورشیدی، در یکی از بازوهای مارپیچی آن قرار دارد.
ستارگان
سِتاره یا اَختَر گوی آسمانی درخشان و بسیار داغی از پلاسماست که انسجام خود را با نیروی گرانش خود حفظ میکند. نزدیکترین ستاره به زمین خورشید و پس از آن پروکسیما قنطورس است. ستارگانِ قابل دیدن در شب از روی زمین، به دلیل فاصلهٔ بسیار دورشان، به شکل نقاطی ثابت (گاهی چشمک زن) و روشن دیده میشوند. در طول تاریخ، گروههای ستارههای برجستهتر، به نام صورتها و صورتوارههای فلکی، گروهبندی شده و روشنترین ستارگان نیز نامگذاری شدهاند. کاتالوگهایی از ستارگان توسط اخترشناسان گردآوری شدهاست که ستارگان شناختهشده را مشخص میکند و نامهای استانداردی برای ستارگان پیشنهاد میکنند. هرچند که بیشتر ستارگان جهان از جمله تمامی ستارگان خارج از کهکشان راه شیری با چشم غیر مسلح از روی زمین قابل دیده شدن نیستند. در حقیقت بیشتر آنها حتی از دید قویترین تلسکوپ ها نیز پنهان میمانند.
یک ستاره حداقل در بخشی از عمر خود، به دلیل همجوشی هستهای هیدروژن به هلیم در مرکز آن، میدرخشد. انرژی ایجاد شده از بخش درونی ستاره میگذرد و به فضای بیرونی اطراف تابیده میشود. وقتی ذخیره هیدروژن در هسته یک ستاره رو به اتمام میرود، تقریباً تمام عناصر طبیعی سنگینتر از هلیم از طریق سنتز هستهای، یا در برخی از ستارگان از طریق سنتز هستهای ابرنواختری در هنگام انفجار آنها پدید میآیند. ستاره در اواخر دوران عمر خود ممکن است شامل ماده تباهیده نیز باشد. اخترشناسان با بررسی حرکت ستارهها در فضا، درخشندگی آنها و طیفسنجی نجومی میتوانند جرم، سن، فلزیگی (ترکیب شیمیایی ستاره) و سایر ویژگیهای ستارهها را بهدستآورند. جرم کلی یک ستاره تعیینکننده مراحل تکامل و سرنوشت نهایی آن است. سایر مشخصات یک ستاره مانند قطر و دما در طول عمر ستاره متغیر هستند. با استفاده از نموداری به نام نمودار هرتسپرونگ-راسل دمای بسیاری از ستارگان را نسبت به روشنایی آنها نمایش میدهد که از طریق آن میتوان وضعیت تکامل و سن ستاره را تعیین نمود.
عمر یک ستاره از رمبش گرانشی یک سحابی گازی آغاز میشود که عمدتاً شامل هیدروژن به همراه هلیم و کمی از عناصر دیگر است. وقتی که چگالی هسته ستاره به اندازه کافی میرسد، هیدروژن در فرایندی پایدار توسط همجوشی هستهای به هلیم تبدیل شده و انرژی فراوانی آزاد میشود. سایر قسمتهای داخلی ستاره این انرژی را از طریق فرایندهای تابش و همرفت به بیرون انتقال میدهند. فشار داخلی ستاره از فروریختن آن براثر نیروی گرانشی خودش جلوگیری میکند. وقتی که سوخت هیدروژن ستاره به پایان میرسد، اگر جرم ستاره حداقل ۰٫۴ بار از خورشید بزرگتر باشد، منبسط شده و تبدیل به غول سرخ میگردد. پس از آن ستاره به مرحله تباهیدگی رسیده و بخشی از جرم خود را در فضا دفع میکند که بعدها در تشکیل ستارگان نسل جدیدتر با عناصر سنگینتر به کار میرود و هسته ستاره هم به بقایای ستارهای تبدیل میشود که ممکن است کوتوله سفید، ستاره نوترونی یا در صورت کافی بودن جرم سیاهچاله باشد.
ستارگان دوتایی یا چندتایی شامل دو یا چند ستاره کوچک میشود که در میدان گرانش یکدیگر اسیر هستند و معمولاً در مدارهای پایداری به دور یکدیگر میگردند. وقتی دو ستاره خیلی به هم نزدیک باشند، برهمکنش گرانشی میان آنها بر تکامل آنها تأثیر میگذارد. ستارگان میتوانند بخشی از ساختارهای بزرگ مثل خوشههای ستارهای یا کهکشانها باشند. وقتی با دقت به آسمان نگاه کنید خواهید دید برخی ستارگان درخشانترند، برخی کم نورتر هستند، برخی آبی بنظر میرسند، برخی سفید رنگند، و برخی هم زرد کمرنگ یا سرخ به نظر میآیند. خورشید مانند دیگر ستارههای کیهان کره ای عظیم و روشن و داغ است و از گازهایی سوزان تشکیل شده که به واسطهٔ جاذبهٔ دورنی آن در کنار هم نگاه داشته شدهاند. خورشید بهمراه ۴۰۰ میلیارد ستارهٔ دیگر در کهکشان راه شیری واقع است. اصل حاکم بر ستارهها یکسان است: ستارهها با همجوشی اتمها در هسته شان تولید نور و گرما میکنند. این راز زندگی ستارگان است. زمانیکه به آسمان شب نگاه میکنید اجرام مختلفی را میبینید. برای مثال ممکن است ماه را ببینید. گاهی اوقات ممکن است نقاط روشنی را ببینید که مانند ستارهها چشمک نمیزنند. این نقاط روشن سیارات هستند. اگر تلسکوپ یا دوربین دو چشمی داشته باشید میتوانید برخی قمرهای سیارات را هم اطراف آنها ببینید و از حملهٔ آنها چهار قمر روشنتر سیارهٔ مشتری را هم احتمالاً بتوانید ببینید. اما در اغلب شبهای تاریک و صاف تنها ستارگان را میبینید. ستارگان نقاط روشن و نورانی هستند که چشمک میزنند. هزاران ستاره در دایرهٔ دید ما قرار دارند و هرچقدر آسمان تاریک تر باشد تعداد بیشتری ستاره خواهید دید. میلیونها ستاره هم هستند که خارج از حوزهٔ دید ما هستند. تمام ستارگان بجز خورشید بسیار از ما دورند و خارج از منظومهٔ شمسی ما قرار دارند. نزدیکترین ستاره که پروکسیما-قنطورس است ۴٫۲ سال نوری از ما فاصله دارد. ستاره ه ای که هیدورژنش را مصرف میکند تا هلیوم تولید کند را ستارهٔ رشتهٔ اصلی مینامند. وقتی تمام هیدروزن ستاره در نتیجهٔ تبدیل به هلیوم مصرف شد هسته (به دلیل ناکافی بودن فشار بیرونی تشعشعات جهت برقراری توازن با نیروی جاذبه) منقبض میشود. در این حالت دمای هسته به دلیل فشرده شدن افزایش یافته و هلیوم با همجوشی به کربن تبدیل میشود. در این حالت ستاره به شکل غول سرخ در میآید. ستارههای پر جرم منفجر شده و ابرنواختر را میسازند. به این ترتیب مواد سازندهٔ ستاره به فضا پراکنده میگردند. آشناترین مثال در مورد سحابیها سحابی خرچنگ در صورت فلکی ثور است. هستهٔ ستارهٔ اصلی در زمان تبدیل ستاره به ابرنواختر یا ستارهٔ نوترونی میشود یا به شکل چالهٔ سیاه در میآید.
کهکشان
کهکشانها سامانههایی بزرگ و با اندازه و مرز مشخصی هستند که از ستارهها، بقایای ستارهای، ماده تاریک، گازها و گرد و غبارهای میان ستارهای تشکیل شدهاند و با نیروهای گرانشی به گردِ هم آمدهاند. کوچکترین کهکشانها دارای پهنایی برابر با چند صد سال نوری، شامل نزدیک به صد میلیون (۱۰۸) ستاره هستند. بزرگترین کهکشانها تا ۳ میلیون سال نوری پهنا دارند و شامل بیش از صد تریلیون (۱۰۱۴) ستاره هستند. کهکشانها بر گرد مرکز جرم خود در گردشند
آلفرد وگنر
آلفرد لوثار وگنر، (به آلمانی: Alfred Wegener) دانشمند، زمینشناس ، هواشناس آلمانی و ژئوفیزیکدان در ۱ نوامبر ۱۸۸۰در شهر برلین متولد شد. شهرت اصلی این دانشمند بابت نظریهٔ جابهجایی قارهها میباشد که آن را در سال ۱۲۹۴ خورشیدی ارائه کرد.
بر اساس این نظریه قارههای زمین دارای حرکت بطئی میباشند. با این وجود وگنر قادر نشد سازوکار این حرکت را اثبات نماید. بزرگترین ایرادی که به نظریهی وگنر وارد شد، عدم توانایی او در توضیح چگونگی جا به جایی قاره ها بود؛ زیرا بستر اقیانوس ها محکم است و چنین نیست که قاره ها به آسانی بتوانند بر روی آنها حرکت کنند. وگنر دو منبع انرژی برای اشتقاق قاره ها در نظر گرفت که یکی از آن ها چرخش زمین و دیگری نیروی جزر و مد بود.هارولد جفریز فیزیک دانی که هم عصر وگنر بود، نظر او را رد کرد و بیان داشت چنین نیروی جزر و مدی که بتواند قاره ها را جا به جا کند، میتواند در عرض چند سال سرعت دوران زمین را نصف کند؛ در حالی که زمینشناسی اسکاتلندی به نام هولمز، وجود جریان هاف همرفتی در داخل گوشته زمین را دلیل احتمالی حرکت قاره ها معرفی نمود.این نظریه بیشتر بر اساس شواهد موجود شکل گرفته بود لذا این نظریه تا ۳۸ سال پس از فوت او، یعنی در سال ۱۹۶۸ میلادی که مدارک معتبری بر اساس اکتشافات مختلف مبنی بر جابجایی قارهها به دست آمد، پذیرفته نشد. در زمان حیاتش، وی به علت خدماتش به هواشناسی و هم چنین پیشرو در زمینهٔ تحقیقات قطب مشهور بود. دلایل وگنر برای جابه جایی قارهها تشابه کنارهٔ قارهها با هم که مانند یک پازل جور میشود و وجود فسیلهای مشابه در بعضی قارهها که زیستگاههای مشترکی داشتهاند.
نفت خام
نَفت (به انگلیسی: Oil, Petroleum) یا نفت خام (به انگلیسی: Crude oil) مایعی غلیظ و افروختنی بهرنگ قهوهای سوخته یا سبز تیره یا سیاه است که در لایههای بالایی بخشهایی از پوستهٔ کره زمین یافت میشود. نفت شامل آمیزهٔ پیچیدهای از هیدروکربنهایی گوناگون است. بیشتر این هیدروکربنها از زنجیرهٔ آلکان هستند؛ ولی ممکن است از دید باطن، ترکیب یا خلوص تفاوتهای زیادی داشته باشند. نفت را طلای سیاه مینامند. نفت جز سوختهای فسیلی به حساب میآید و تجدید ناپذیر است.
کلر
کُلُر (به انگلیسی: Chlorine) عنصر شیمیایی با عدد اتمی ۱۷ و نماد Cl است. کلر در فرم عنصری خود (Cl2) تحت شرایط استاندارد، کلرید، اکسیدکننده قوی است که برای سفید سازی پارچهها و به عنوان ضد عفونیکننده رایج در استخرهای شنا برای تمیزی و بهداشت آنها مورد استفاده قرار میگیرد. ِ کلر دو و نیم مرتبه از هوا سنگین تر، دارای بوی بسیار بد و خفهکننده و بسیار سمی است. کلر به عنوان بخشی از نمکهای طعام و ترکیبات دیگر به مقدار زیادی در طبیعت و لزوماً در بیشتر جانداران وجود دارد. گاهی در اتمسفر فوقانی ترکیبات کلرداری مانند کلروفلوئوروکربن وجود دارند که در تخریب لایه اوزون موثرند.
کاربرد